گری اسکیل به دنبال سرمایه گذاری در آلت کوین ها
22:19 1404/3/29
الگوهای کندل استیک یک دیدگاه نسبتا قدیمی در تحلیل قیمت دارند که سبب می شود در بازارهای مدرن و پیچیده امروزی کارایی چندانی نداشته باشند. مهمترین نقطه ضعف الگوهای کندل استیک این است که برای پیش بینی روند بازار یک الی سه کندل پایانی یک نمودار را در نظر می گیرد در واقع تاثیر تمامی کندل های قبلی را بی اهمیت می پنداریم.
از طرفی بازار های امروزی عموما بازارها 24 ساعته و آنلاین هستند از آنجایی که نمودارهای کندل استیک قیمت بسته شدن، باز شدن، کمترین قیمت و بیشترین قیمت را در اختیار معاملهگران میگذارند در نتیجه زمان بازشدن و بسته شدن کندل ها به ویژه در تایم فریم روزانه دیگر مانند گذشته در مورد آنها چندان معنای خاص و قابل اعتنایی پیدا نمی کند.
همچنین نقطه ضعف دیگر نمودارهای کندل استیک این است که در میان انبوهی از کندل های متعدد واقع بر روی یک نمودار شاید صرفا تعداد انگشت شماری از کندل ها وجود داشته باشند که یک الگوی کندل استیک خاص را به نمایش بگذارند درحالیکه ما نیاز به سیگنال های بسیار بیشتری جهت ورود و خروج به بازار داریم.
بر همین اساس به تدریج علم تحلیل تکنیکال از الگوهای کندل استیک خارج شده و به سمت نگاه جدیدتری بنام الگوها و پترنهای تکنیکال حرکت نمود. در مبحث الگوهای تکنیکال سعی می کنیم نگاه خود را به مجموعه ای حداقل شامل صد الی دویست کندل متوالی معطوف نماییم و به جستجوی اشکال و الگوهای هندسی بگردیم که به واسطه آنها امکان توجیه رفتار گذشته قیمت و پیش بینی آینده بازار برایمان وجود داشته باشد.
الگوی پرچم از یک میله و پرچم تشکیل شده است. این الگو معمولا یک الگوی ادامه دهنده است و از یک صعود یا نزول قوی که میلهی پرچم را شکل میدهد، تشکیل شده است. پرچم در این الگو به دو شکل مثلثی و مستطیلی درست میشود و قیمت باید حداقل چهار نقطه تماس با پرچم داشته باشد. در این الگو انتظار داریم بعد از شکست قیمت و خروج آن از پرچم قیمت به اندازهی میلهی پرچم در جهت روند حرکت کند. البته این یک احتمال است و ممکن است خروج از پرچم برخلاف روند باشد. بنابراین به محض خروج از پرچم با کمی تامل میتوانید بخرید یا بفروشید.
قسمت مثلثی شکل پرچم می تواند در برخی از مواقع تبدیل به یک مستطیل یا متوازی الاضلاع بشود. بهرحال نکته مهم این است که الگوی پرچم درواقع آغاز فاز تثبیت قیمت را پس از یک جهش قدرتمند نمایش میدهد.
دراغلب منابع تکنیکال از الگوی پرچم صرفا بعنوان یک الگوی ادامه دهنده نام برده میشود اما تجربه نشان می دهد که الگوی پرچم در برخی از مواقع می تواند نقش یک الگوی بازگشتی را نیز ایفا نماید. به نظر می رسد که اگر شیب قسمت مثلثی یا مستطیلی پرچم به سمت بالا باشد، نهایتا احتمال شکسته شدن پرچم به سمت پایین بیشتر خواهد بود. به عبارت بهتر معمولا الگوی پرچم برخلاف جهت شیب قسمت مثلثی یا مستطیلی خودش شکسته می شود.
یک کانال صعودی درواقع همان بازار صعودی است با این تفاوت که علاوه بر اینکه درهها در یک راستای مشخص قرار دارند، قلهها نیز بر روی راستای مشخصی واقعاند که به موازات درهها میباشد. در واقع اگر بعد از رسم یک خط روند صعودی، قلهها را نیز به هم وصل کنیم، میتوانیم یک کانال قیمت تشکیل دهیم. بزرگترین مزیت کانال صعودی نسبت به خط روند صعودی این است که در کانال صعودی از جایگاه احتمالی تشکیل قلهها بطور تقریبی مطلع هستیم. با تشکیل این کانال معتقد هستیم که احتمالا قیمت بین این دو خط حمایت و مقاومت نوسان خواهد کرد.
اگر بخواهیم در یک کانال صعودی معامله کنیم، دو روش وجود دارد. روش اول بلند مدت، به محض اینکه یک کانال صعودی را کشف کردیم اقدام به خرید کنیم و سپس آنقدر منتظر ماند تا نهایتا کف کانال به سمت پایین شکسته شود. روش دوم روش کوتاه مدت، اقدام به نوسانگیری کنیم یعنی در کف کانال بخریم و در سقف کانال بفروشیم و این کار را مرتبا انجام دهیم. زمانی که قیمت از کانال صعودی به سمت پایین خارج شد باید بفروشید و از بازار خارج بشید. درکانالهای صعودی هنگامیکه کف کانال به سمت پایین شکسته میشود وارد فاز شک میشویم، اما هنگامیکه آخرین دره کامل به سمت پایین شکسته بشود از به پایان رسیدن روند صعودی بطور کامل مطمئن میشویم.
کانال نزولی از یک خط روند نزولی و اتصال درهها به هم تشکیل شده است. بر خلاف یک کانال صعودی هیچگاه نباید در کف یک کانال نزولی خرید کنید چرا که ممکن است کانال روبه پایین شکسته شود. به یاد داشته باشد همیشه باید با روند دوست باشید و برخلاف آن عمل نکنید.
الگوی دوقله یک الگوی بازگشتی نزولی است به این معنی که روند پیش رو را عوض میکند و در انتهای یک روند صعودی تشکیل میشود و به شکل حرف M است. این الگو از دو قله هم اندازه تشکیل شده که قلهها در یک سطح قرار دارند. به خطی که بر روی کف دو قله کشیده شده است خط گردن میگویند. هنگامیکه قیمت خط گردن را به سمت پایین میشکند حداقل به اندازه فاصله قلهها تا خط گردن به نزول خودش به سمت پایین ادامه خواهد داد. اگر قیمت از خط گردن نزول کند باید بفروشید.
الگوی دو دره یک الگوی بازگشتی صعودی است که در انتهای یک روند نزولی تشکیل میشود و از دو دره تشکیل شده که دو دره در یک سطح قرار گرفتهاند و به شکل حرف W است. در این الگو خط گردن بر روی دو دره کشیده شده است اگر قیمت از خط گردن بگذرد به اندازهی ارتفاع قله صعود میکند. شما میتوانید در کف دره اقدام به خرید کنید و بعد از صعود نمودار به اندازه عمق دره اقدام به فروش کنید. روش معامله گری بر روی الگوی دو دره به این صورت است که یک سفارش خرید اندکی بالاتر از خط گردن قرار میدهیم. حدسود را به اندازه فاصله دره ها از خط گردن، و حدضرر را در زیر دره ها قرار میدهیم.
ریسک به ریوارد به صورت نسبت حدسود به حدضرر تعریف می شود و کمیتی است که میزان مرغوبیت یک موقعیت را برای معامله گری و کسب سود نشان می دهد. به زبان ساده تر: ریسک به ریوارد یعنی آیا به ازای کسب یک سود معین حاضر هستید بر روی چه میزان از سرمایه خودتان ریسک نمایید؟ یک معامله گر حرفه ای باید سعی کند صرفا موقعیت هایی را برای معامله گری انتخاب کند که از ریسک به ریوارد معقولی باشد. ریسک به ریوارد مطلوب برای یک موقعیت خاص باید قاعدتا حداقل برابر با 1 باشد.
نسبت ریسک به ریوارد برای الگوی دو قله برابر 1 است. بنابراین الگوی دوقله موقعیت نسبتا متوسطی برای معامله گری می باشد.
برای خرید و فروش ارز دیجیتال به صرافی Bitex24 مراجعه کنید.